در محاصره با اخبار بد، چه کنیم؟
به گزارش وبلاگ به آبادی، وب سایت فرادید: شوک به جامعه به خاطر اخبار بد می تواند در هر جامعه ای برای مردم زیان بار و آسیب زننده باشد. اخبار بد و نگران کننده یکی از موضوعاتی است که نشاط و شادی را از ساحت اجتماع دور می کند. با این حال طی چند وقت اخیر سرعت حوادث و رخداد ها به طرزی باورنکردنی بر نگرش افکار عمومی به مسائل تاثیر گذاشته است.
در این میان شاید بتوان آرامش را حلقه مفقوده ای دانست که همه در چنین جامعه ای به دنبال آن هستند. خبر های بد برای هرکسی وحشت آفرین است و گاهی ممکن است راستا زندگی افراد را تغییر دهد. اما گاهی هم کسانی که زیر بمباران اخبار بد واقع می شوند بدون آنکه متوجه باشند به مرور دچار افسردگی و بی انگیزگی می شوند و شاید عوارض روحی و جسمی این امر تا مدت ها مکتوم باقی بماند.
در بیشتر جوامع توسعه نیافته، شنیدن خبر بد چندان هم غافلگیرکننده نیست، زیرا در اینگونه جوامع مردم با اخبار بد و تاسف بار تقریبا خو گرفته اند، اما کاملاً بدیهی است که شنیدن خبر بد در هر حالی چندان آسان نیست، هرچند که این موضوع با تکرار مکرر جنبه عادی به خود گرفته باشد.
اما واقعیتی که در برخی کشور های مصیبت زده نمی توان از کنار آن گذشت این است که افکار عمومی این جوامع می دانند که در محاصره اخبار بد هستند و از هر گوشه اخبار بد به سمت آن ها هجوم می آورند. اما روان شناسان می گویند باید دید آیا این اخبار نشان دهنده ذات محیط پیرامون ما است یا عواملی که بر محیط اثر گذاشته اند؟
آیا اخبار بد فروکش می کنند؟
وقتی رویداد هایی مثل سقوط هواپیما یا از دست دادن یک قهرمان ملی به وقوع می پیوندد، روح جامعه تا مدت ها آزار دیده باقی می ماند. در چنین حالتی جامعه تا زمان رسیدن به یک شرایط عادی دوره سختی را سپری می کند، اما مشکل زمانی حاد تر می شود که چرخه حوادث و رخداد ها تکرار شده و ابعاد آن ادامه دار می شود.
بی شک، فرار کردن از اخبار بد و فاجعه ها غیرممکن است. جنگ با تروریسم، نژادپرستی، آزار و اذیت و ترس، تصادفات مرگبار و.. بر اخبار تسلط دارند. امروزه به لطف تکنولوژی مردم به طور شبانه روزی و 24 ساعته درگیر اخبار بد و پخش صحنه های آخرین فاجعه های روز گیر افتاده اند.
یک ادعای قدیمی وجود دارد که می گوید: اخبار بد فروش می کند و اخبار بد برای کسانی که از اضطراب رنج می برند دلایل بیشتری برای ترساندن دارد.
اضطراب را که گاهی نتیجه مطلع شدن از خبر بد است، می توان در 2 کلمه خلاصه کرد. چنانچه اگر (whaif) اگرچه این کلمات کوچک، به ظاهر بی معنی به نظر می رسند، اما می توانند قدرت ویرانگری داشته باشند. چه اتفاقی می افتد؟ ما باید چه کار کنیم؟ اگر نتوانم؟ چنانچه اوضاع بدتر شود؟
اخبار بد و اضطراب اجتماعی
کارشناسان روان شناسی تردید ندارند که در بیشتر مواقع، اخبار نگران کننده اضطراب فردی و اجتماعی را گسترش می دهند و این به معنی آن است که چیز های زیادی جامعه و افراد را در معرض نگرانی قرار داده است. این امر می تواند در ذهن افکار عمومی طیف وسیعی از سناریو ها را در عرض چندثانیه تولید کند که در بالا به آن ها اشاره شد؛ از جمله اینکه حالا چه می شود؟
سراغ اخبار نروید!
می گویند بی خبری خوش خبری است، اما آیا می شود خود را از تحولات دور نگه داشت؟
زمانی که امریکا درگیر جنگ با عراق بود، تصور این بود که صفحات زیادی از روزنامه ها و سایت ها به این موضوع اختصاص خواهد یافت، اما بحث جنگ خبر مورد علاقه همه افراد نیست و برای همین منظور در سرویس های دیگر روزنامه ها و سایت های امریکایی اخبار هنرمندان، فیلم ها، مد روز و.. خودنمایی می کرد.
مفهوم این امر آن بود که ذهن همه افراد جامعه درگیر موضوع اصلی روز جامعه که می تواند یک خبر بد یا ترسناک باشد، نیست.
گرچه مدیریت اخبار در جوامع توسعه نیافته سخت است، اما کارشناسان می گویند راه چاره هایی وجود دارد تا افراد جامعه خود را از خبر های ناگوار دور نگه دارند و در راستا بازخورد آن ها واقع نشوند.
یکی از این راه چاره ها این است که تصمیم بگیرید که چگونه رسانه های خبری را مصرف کنید. خبر بد این است که رسانه های دیجیتال بیش از هر زمان دیگری از راه های مختلف، ما را در جریان اخبار و رویداد های بد قرار می دهد، اما از طرفی خبر خوب این است که به ما راه هایی برای کنترل مصرف رسانه های خبری را نیز داده است.
این روز ها ممکن است در هر ساعتی از شب یا نیمه شب با اخبار بد یا ویرانگری روبرو شوید. اخبار بد رسانه های اجتماعی این روز ها در گوشی هوشمند مردم ممکن است حس ناشی از عواقب قریب الوقوع ایجاد کند. اگر اینطوری هستید نوتیفیکیشن ها را از برنامه و کانال های خبری خود غیرفعال کنید یا حتی همه آن ها را پاک کنید.
یک راه چاره دیگر این است که با توجه به این موضوع که بسیاری از مردم کانال های خبری را در رسانه های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر دنبال می کنند. اگر یک فاجعه رخ داده باشد در نظر بگیرید که آیا برای شما مفید است که پیوسته این اخبار را در رسانه های روزمره دنبال کنید. دور شدن از بولتن ها، تماشای کانال های خبری 24 ساعته و دور شدن از شبکه های اجتماعی در این مواقع می تواند برای شما مفید باشد.
یک واقعیت مسلم این است که اخبار بد همیشه در دنیا وجود خواهد داشت. اما به این معنی نیست که شما موظف هستید آن را بشنوید و دنبال کنید یا اینکه درباره آن بخوانید. رسانه ها به سختی به این موضوع باور دارند که اخبار بد به فروش می رسد. اما این را باید متوجه باشند که بالا نگه داشتن پیوسته این اخبار و نشان دادن درد و رنج همراه اضطراب می تواند به یک ترکیب سمی منجر شود.
خبر های فوری و پمپاژ اخبار بد!
بسیاری از کارشناسان می پرسند چرا روزنامه ها و برنامه های تلویزیونی پر از فاجعه، فساد و بی کفایتی مدیران است؟ هنگامی که شما اخبار را نگاه می کنید، گاهی اوقات احساس می کنید که تنها خبر های بد و افسرده کننده و وحشتناک گزارش می شود و این سوال برایتان پیش می آید که چرا رسانه ها روی چیز های بد در زندگی متمرکز می شوند؟ نه خوب؟ واقعا چه اتفاقی می افتد که رسانه ها این اخبار بد و افسرده کننده را به ما می گویند؟
پاسخ کارشناسان این است که بُرد رسانه خصوصا کانال های خبری برای بازخورد و بازدید بیشتر در اخبار فوری تکان دهنده است و در نتیجه آن ها از این راه می توانند بازدید های خود را بیشتر کنند.
یک احتمال قوی دیگر نیز وجود دارد. اینکه بیشتر خوانندگان و بینندگان رسانه های خبری انگار یاد گرفته اند که روی این اخبار بد و فاجعه آمیز تمرکز کنند.
نتیجه یک تحقیق
محققین غربی یعنی مارک تروسر و استوارت سوروکا تحقیقاتی انجام داده اند تا روشن کنند نگرش مردم در استفاده از اخبار چگونه است؟ آن ها چگونگی ارتباط دهی افراد به اخبار را زیرسوال بردند (مثلا زمانی که کسی از کامپیوتر شخصی اش برای جستجوی اخبار استفاده می کند، دقیقا معین نیست که چه کسی از رایانه در حال استفاده است) معنی این امر آن است که فردی که دنبال اخبار می رود به طور ناخواسته ای به سمت موضوعاتی ممکن است هدایت شود که مطابق میل او نباشد.
در یک آزمایش تجربی معین شد میل و گرایش افکار عمومی وقتی به دنبال اخبار هستند به سمت اخبار هولناک و فاجعه آمیز زیاد است. در همین آزمایش داوطلبین در ابتدا باید اخباری سیاسی را از خبرگزاری ها انتخاب می کردند، در این حین دوربین اندازه و ارزیابی های لازم را بر روی حرکت چشم آن ها انجام می داد.
به آن ها گفته شده بود که حتما به خواندن مقالات خبری بپردازند، اما در اصل هیچ تفاوتی در نتیجه نداشت. در مرحله بعد، داوطلبین می بایست ویدیویی کوتاه می دیدند، سپس آن ها می بایست به سوالاتی آن ها جواب می دادند، مانند اینکه چه نوع خبر سیاسی ای را دوست دارند؟
نتایج پژوهش بسیار منفی بود و بیشتر اخبار خوانده شده موضوعاتی، چون ریا، فساد، شکست و... بود. برخلاف تصور که گمان می رفت افراد به سمت خبر های غیرتنش آفرین یا مثبت و خنثی بروند، معین شد آن ها ناخواسته خود را در معرض اخباری قرار می دادند که اضطراب آفرین بود. افرادی که گفته بودند به اخبار خوب بیشتر علاقمند بودند بیشتر اخبار بد را انتخاب کرده بودند.
اما وقتی از آن ها پرسیده شده بود، ابراز علاقه مندی به اخبار خوب کرده بودند. به طور متوسط آن ها اذعان کرده بودند که رسانه بیشتر بر اخبار خیلی منفی تمرکز دارد. محققین پژوهش خود را تعصب منفی عنوان کردند، این واژه ای است که روان شناسان برای طلب شدید همگانی ما انسان ها برای شنیدن و یادآوری اخبار بد به کار می برند.
این فقط به عنوان یک تئوری یاد نمی شود بلکه ما اینطور هستیم که به خطرات احتمالی، واکنش منفی نشان می دهیم. اخبار بد سیگنالی برای مغزمان به شمار می آید که در مقابلش باید از خود دفاع و مقاومت نشان دهیم.
کارشناسان در غرب می گویند: همانطور که پیش بینی می شد، دلایلی وجود دارد که افراد زودتر به کلمات منفی واکنش نشان می دهند، در آزمایشگاه، می توانید با کلمات سرطان، جنگ، بمب این مساله را تست کنید و واکنش افراد را مشاهده کنید.
همچنین کلمات مثبتی مانند لبخند، کودک، تفریح و... واکنش کم تری را نسبت به کلمات منفی به خود جذب می کنند. نتیجه گیری اینکه در کل ما به کلمات منفی واکنش سریع تری نشان می دهیم. اگر به ما بگویند یک کلمه منفی را حدس بزنیم، مطمئنا می توانیم دقیقا آنرا بگوییم
برهوت خبری و کسالت آور مطلوب است؟
واقعیت این است که همیشه اینطور نیست که این اخبار بد و افسرده کننده مورد تقاضای زیاد باشند. گاهی اخبار عادی مردم را کلافه می کند و در نتیجه آن ها به سمت هیجان بیشتر سوق می یابند، اما وقتی این منفی بافی در معرض تکرار واقع می شود روح مخاطب خسته شده و سعی می کند از اخبار بد فرار کرده یا آن را نادیده بگیرد.
البته این موضوع برای وبلاگ به آبادی هم جذاب است به این معنی که شاید روزنامه نگاران برایشان مرسوم شده که دنبال سوژه های مهیج بروند. چون پوشش یک فاجعه ناگهانی بیشتر از پیشرفت آرام و آهسته هرکسی را برای گزارش دادن انگیزه می دهد. شاید هم آن ها بر این باورند که گزارش مهیج از حوادث ناگوار برای گزارش و داستان های خبری ساده تر است.
اما موضوع اینجاست که رسانه ها در بیشتر مواقع به رسالت و وظیفه کاری خود می پردازند یعنی امکانپذیر نیست که رسانه و خبرنگار، رخداد ها را نادیده بگیرد و صرفا به درج اخبار خوشایند یا خنثی مبادرت کند.
البته در چنین شرایطی گاهی نیز رسانه ها سعی می کنند تا جامعه شرایط آرام بخش را تجربه کند. در چنین مواردی اخبار رخداد های حسای برای بخش های تصمیم گیر ارسال می شود و در عوض جامعه با اخبار امید بخش مشغول می شود. این استراتژی نیز هزینه زاست چرا که جامعه پس از یک دوره رکود و بی خبری ممکن است احساس کند که در معرض بی اطلاعی و غفلت واقع شده و در واقع حقایق به آن ها گفته نشده است.
امروزه سرعت پخش اخبار بد با روی کار آمدن تلفن های همراه و شبکه های اجتماعی شتاب بیشتری به خود گرفته است و امروز به اندازه یک دست در جیب کردن با انواع اخبار دور و نزدیک فاصله داریم و حتی خودمان نیز گاهی وظیفه خبررسانی را بر عهده می گیریم.
ضمن اینکه حالا احتمال دیدن عکس ها و فیلم های وقایع نیز که تاثیر به مراتب قوی تری از خبر های مکتوب دارند بیشتر شده است. اکنون بسیاری از اخبار بد را می توان با جزئیات تصویری که عده ای تصویربرداری و از طریق شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند تماشا کرد. درست به همین دلایل، بیش از گذشته باید به مسئله تاثیر اخبار بر زندگی فردی و اجتماعی توجه کرد و به این پرسش پرداخت که آیا لزومی برای مدیریت انتشار و دریافت این اخبار وجود دارد یا نه.
خبر های بد مختص همه جوامع است
شوک به جامعه با اخبار بد منحصر به یک یا چند کشور نیست و در واقع بیشتر جوامع با این موضوع دست به گریبان هستند. گرچه کارشناسان، مدیریت صحیح اخبار را راه چاره مصونیت جوامع از اضطراب می دانند، اما بی شک نقش شفافیت به شرط مخیر کردن افراد به استفاده از اخبار می تواند مفید باشد.
روان شناسان می گویند غریزه بقا به عنوان یکی از ویژگی های طبیعی بشر دلیل دیگری است برای توجیه روبروه با اخبار منفی. به این معنا که انسان بیشتر به مسائل خطرناک و یا تهدید کننده توجه می کند تا بتواند بهتر از خود محافظت کند. اما تماس بیشتر با اخبار منفی، به هر دلیل که باشد، نگرانی های ما را تشدید و کنترل آن ها را سخت تر می کند. به هر حال تعامل ما با دنیا تحت تاثیر این اخبار قرار می گیرد و به ناچار وقتی واقعیتی در جوامع بوقوع می پیوندد گریز از واقعیات موجود امکان پذیر نیست.
گاهی علائم اختلال استرس پس از سانحه در افرادی که در معرض اخبار بد یا تصاویر خشونت آمیز هستند، دیده می شود. برخی مطالعات نشان می دهد این علائم رابطه مستقیمی دارد با میزان زمانی که افراد برای تماشای تلویزیون یا گوش دادن به اخبار صرف می کنند. یکی از ویژگی های افرادی که دچار ضربه روحی، به معنای کلی آن، می شوند این است که به صورت افراطی وقایع اطراف خود را تفسیر و به آن ها فکر می کنند.
بنابراین، این افراد در روبروه با اخبار منفی نگاه های تعمیم دهنده ای دارند و حتی در زمان همدلی نیز دچار افراط می شوند تا جایی که آن ها نگرانی را به جامعه بزرگتری تعمیم می دهند و به این ترتیب اضطراب ملی ناشی از پمپاژ اخبار بد جنبه ناخوشایندی پیدا می کند.
شانا گاداریان در واشنگتن پست می نویسد: رقابت رسانه ای به این معناست که رسانه ها تمایل دارند از تصاویر و روایت های احساسی هرچه قوی تر استفاده کنند تا مخاطب های همیشه در حال ریزش خود را راضی نگه دارند.
مطالعه ای که در دانشگاه کیمبریج اجرا شده نشان می دهد که افزایش فروش نشریات با بالا رفتن میزان خبر های منفی نسبت مستقیم دارد.
در مقاله ای که در وب سایت مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن منتشر شده، آمده است: اگر جلد مجله حاوی خبر های منفی باشد آن شماره 30 درصد فروش بیشتری خواهد داشت. مثلاً وقتی نشریه راشن نیوز آنلاین تیتر روزش را از میان اخبار مثبت انتخاب کرد، 66 درصد از خواننده های آن کم شدند. خبر های منفی توجه بیشتری جلب می کنند و سطح هوشیاری را بالا می برند.
بررسی واکنش های فیزیکی افراد در محیط آزمایشگاهی نیز نشان می دهد که اخبار مثبت واکنش های فیزیکی مرتبط با تمرکز را کندتر می کند، در حالی که اخبار منفی تمرکز را به سرعت بالا می برند. این دقیقاً همان ویژگی ای است که رسانه به خوبی از آن استفاده می کند.
در کشور های توسعه یافته، امروز تعداد بیشتری از رسانه ها به ضرورت سرمایه گذاری بر اخبار مثبت و سازنده پی برده اند. آن ها تاکید خود را بر ارائه راه چاره و حل مسئله گذاشته اند. تام استنفورد، استاد روان شناسی و علوم شناختی در دانشگاه شفیلد می گوید: وقتی مخاطب و رسانه تا این حد روی اخبار منفی متمرکز هستند پس مسائل زیادی وجود دارد، بنابراین بهتر است همین حالا وارد عمل شویم.
بنا بر این به نظر می رسد گرچه رسانه در تولید اخبار مثبت یا منفی نقش قاطعی دارد، اما نگرش به این موضوع با این واقعیت ارتباط معنادارتری پیدا می کند که میزان حساسیت به اخبار بد و رسیدن به نقطه اضطراب ملی در دو جامعه توسعه یافته یا توسعه نیافته متفاوت است، اما شکی در این موضوع نیست که آستانه تحمل افکار عمومی در هر دو جامعه فوق الذکر و تحریک پذیری آن می تواند در یک سطح باشد مثل اجتماع مخالفان ضد جنگ در امریکا و کسانی که از یک خبر بد مثل سقوط هواپیما یا تصادفات مکرر مرگبار با تلفات بالا دچار اضطراب ملی می شوند که در مورد اول آن ها با یک کنش به دنبال ممانعت از وقوع اتفاق بد هستند و در مورد دوم جوامع سعی می کنند خود را از خبر بد دور نگه دارند تا دچار ترس و اضطراب نشوند.
منبع: برترین ها